خودآگاهی از مهم ترین و اولین مهارت برای زندگی است …
نویسنده : اندیشه ماندگار فروردین ماه سال ۱۳۹۹
قسمتی از مباحث فلسفی به مسئله خودآگاهی ارتباط دارد .
خودآگاهی را می توان پایه جنبش خود سنجی دانست . مبانی فلسفی خودآگاهی شامل شناخت تمام جنبه های روحی و جسمی می شود . یک انسان با رسیدن به مرحله خودآگاهی بر بسیاری از توانمندی ها و نقاط ضعف و حس درونی اش شناخت پیدا می کند .
شناخت این موارد نیز قطعاً در رسیدن به موفقیت ما تاثیر به سزایی خواهد داشت . وقتی انسان ها به مبحث خودآگاهی بیشتر توجه می کنند می توانند به طور واقع بینانه برای زندگی اشان هدف گذاری کنند .
پس می توانیم این گونه برداشت کنیم که اشخاص با رسیدن به خودآگاهی در حقیقت به تصویرسازی ذهنی درستی از خود می رسند . با شناخت بیشتری از خودمان می توانیم موارد خوشحال کننده را برای خودمان مشخص کنیم و زندگی شادتری را نسبت به قبل داشته باشیم .
خودآگاهی کاری زمان بر است و باید در این راه صبوری پیشه کرد تا بتوانیم به درک واضحی از خود واقعی مان و توانایی ها و احساساتمان برسیم . با دست یابی به این مرحله کیفیت زندگی مان نسبت به قبل بسیار بالا خواهد بود .
خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی به معنای رسیدن به شناخت دقیق و درست از خودمان است . خودآگاهی یک مهارت از مهارت های ۱۰ گانه است که به ما کمک میکند تصویر واضح ، روشن و درستی از خودمان داشته باشیم . برای رسیدن به این شناخت صحیح باید ابتدا اجزا و انواع خودآگاهی را بشناسیم .
شناخت انواع خودآگاهی …
خودآگاهی عبارت است از توانایی شناخت نیازها ، نقاط ضعف ، نقاط قوت ، عادات و هر جنبهی دیگری که به طرز رفتار یک شخص شکل میدهند . این توانایی در برخی مواقع و شرایط به عنوان خودشناسی و خودکاوی نیز معرفی شده است .
شعار سقراط این بود که «خودت را بشناس»
بر خلاف تصور بسیاری از فلاسفه، خودشناسی فقط به خودآزمایی عقلانی محدود نمیشود، بلکه مستلزم شناخت احساسات خویشتن است . به تجربه دریافتم فلاسفه بهطورکلی از لحاظ احساسی افراد سازش پذیری نیستند بسیاری از این افراد با فراز و نشیبهای احساسی بهگونهای مواجه میشوند که گویی این هیجانات چیزی جز موانع عقلانیت نیستند، در حالی که فروید بیش از حکیمان آتن به اهمیت اخلاقی خودپیدایی احساسی توجه دارد . فروید با زبانی که به تراژدینویسان یونانی میماند، اما شعرگونه نیست، یادآور میشود همبستگی با طیف وسیع احساسات امری بس دشوار است.
حرف آخر
فکر میکنیم چقدر خودمان را میشناسیم؟
همه ماها می گوییم خیلی زیاد ، اما منصفانهتر که فکر کنیم واقعیت چیز دیگری است . بسیاری از ما با این توهم زندگی میکنیم که خودمان را خوب میشناسیم و از دانستن دربارهی خودآگاهی و سایر موضوعاتی که به شناخت خود کمک میکنند ، بینیاز هستیم.
واقعیت این است که اغلب ما درک واضحی از خودمان و اهدافمان نداریم و دقیقا به همین دلیل در تصمیمگیریها دچار اشتباه میشویم .
چند تمرین برای اینکه بیشتر به خودمان آگاه شویم :
تمرینات خودآگاهی
قضاوت بیطرفانه
خودمان را بیطرفانه بنگریم . هدف از انجام این تمرین ، نقد و بررسی تصمیماتمان است . اگر دوست داشته باشیم میتوانیم با دوستان مورد اعتمادمان صحبت کنیم و انتقادات آن ها را بشنویم .
نوشتن بیانیه
بهبود مستمر خودمان مهمترین هدف خودآگاهی است . برای اینکه به بهبود خودمان کمک کنیم باید هدف داشته باشیم . اگر در پیدا کردن اهدافمان مشکل داریم ، راهکار پیشنهادی اندیشه ماندگار این است که برای خودمان یک بیانیه بنویسیم تا مفیدتر بتوانیم اهدافمان را تشخیص دهیم .
ثبت وقایع روزانه
توصیه اندیشه ماندگار یادداشت کردن ثبت وقایع به صورت روزانه است ، به این ترتیب راحتتر و کاربردی تر میتوانیم اعمالمان را بررسی کنیم و خطاهای خود را بشناسیم و در جهت برطرف کردن باک ها در زندگی قدم برداریم .
خودبازنگری
در تمرین خودبازنگری میتوانیم به جای فکر کردن به اینکه چطور خودمان را پرورش بدهیم ، به این فکر کنیم که مثلا رئیسمان چه انتظاراتی از عملکرد شغلی ما دارد یا همکارانمان چه چیزهایی در موردمان میگویند . به این ترتیب یاد میگیریم خودمان را از زاویهی دید افراد دیگر ببینیم و درک بهتری نسبت به خودمان پیدا کنیم .
فقط در خود بیا وُ جستجو کن هرچه می خواهی
مکُــــن از دیگـــری دریـــوزگـــی ، زیــــرا کـه آگاهـــی