برای تغییر از کجا شروع کنم؟

برای تغییر از کجا شروع کنم؟

ازنو خودمان را بسازیم…

تا حالا به موقعیت شغلی فعلی خودمان نگاه دقیقی داشتیم ، اگر شغل آزاد ، کارآفرین و یا بیزینسی داریم نگاهی دقیق به بازاربهم ریخته فعلی و رقیبان خودمان بیندازیم .
درتفکرازنوساختن خودمان(تغییر) ، تمرکز برروی ازصفر شروع کردن است .
فکرکنیم امروزبرای تغیرازنقطه صفر شروع کردیم . فرض کنیم امشب که می خوابیم و فرداصبح بلند می شویم اثری ازشغل و محل کار قبلی باقی نمانده است .

ازامروز باید کارجدیدی را پیدا کنیم .

با همه تجربه هایی که کسب کردیم و استعدادها و مهارت هایی که فرا گرفته ایم ، اگر حرفه جدیدی را برگزیدیم ، کارمان چه تغییری خواهد داشت ؟
بنابراین از امروز حداقل یک هدف بزرگ برای خودمان انتخاب کنیم ، این هدف را در ذهن خودمان تصویر سازی کنیم یعنی مداوم خودمان را در موقعیت جدید ببینیم .
در راه رسیدن به اهداف بزرگ باید طوری عمل کنیم که هر لحظه بتوانیم کار خود را از نو شروع کنیم (تغییردهیم ).
بیشترمردم گرفتارگذشته خودشان هستند و به غیراز حسرت خوردن کاردیگری ندارند .
«بیاییم تمرکز خودمان را به آینده معطوف کنیم .»
اندزکوچک در مورد خوشبختی :
بدان که خوشبختی به آسانی بدست نمی آید ، برای بدست آوردن آن باید سخت تلاش کنی .
واقعیت حقیقی در زندگی رادرک کنیم ، امروزه مردم به این مهم دست پیدا کرده اند که دروس مدرسه ای فارغ از آموزش مهارت هاست و تغییری در زندگی ایجاد نمی کند .
دانش آموزان ما بعد از پایان مدرسه و حتی تحصیلات در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ، بدون فراگیری هیچ نوع مهارتی وارد فضای سخت زندگی می شوند .
فرزندانمان بدون هیچ نوع وسیله ای (مهارت نه گفتن ، خجولی ، فن بیان و …)قادرنیستند از حق خود دفاع کنند و شاهد زندگی سراسر شاد و آرامش بخشی نخواهند بود .
همه مردم در صدد کار دوم برآمده اند بدون اینکه متوجه زیان های ناشی از شغل دوم باشند .
توی این اوضاع اقتصادی جهان و مخصوصاً کشورمان باید تمام تمرکزمان را روی کاری بگذاریم که آینده روشنی دارد.
آنچه برای اتخاذتصمیم های خوب نیاز داریم ، واقعیت های حقیقی هستند .
به گفته «هارولدجنن»می گوید :«واقعیت ها دروغ نمی گویند.»

برای تغییرکردن آماده باشیم

خیلی از افراد به یک بازی  یا سرگرمی خاصی علاقه دارند و تا جایی پیش می روند که حاضرند از زندگی و خانواده خودشان نیز بگذرند و فقط به بازی مورد علاقه خودشان برسند .
این آدم ها حتی وقتی شغلی دست و پا می کنند و صاحب زن و فرزند می شوند نیز این کاررا انجام می دهند ، خود این مسئله زندگی زناشویی ، حرفه و روابط با فرزندانش را تحت تاثیر قرار می دهد .
تعدادی از این جورانسان ها به اشتباه خود پی می برند و رفتارشان رااصلاح می کنند .
حالا دو سوال از خودمان بپرسیم :
۱-ما چگونه می توانیم این اصل را به کار ببندیم ؟
۲-چه فعالیت وقت گیر عمده ای هست که باید آن را کمترو یا به کلی کنارش بگذاریم ؟
هریک از ما باتوجه به وضعیت زندگی خودمان می توانیم به آن پاسخ بدهیم .

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *