نشانه عشق واقعی یعنی همین و بس

چگونگی عاشق ماندن و عشق واقعی :

 

در این مقاله مطالبی را خواهیم آموخت که روان خود را نه از بیرون بلکه از درون بهبود ببخشیم ، نه اینکه مدام تظاهر به عشق کنیم و علائمی که از خود نشان می دهیم واقعی نباشند.

 می آموزیم چگونه دوباره عاشق یکدیگر شویم و در چه شرایطی و چگونه تولید عشق دوباره کنیم، در ضمن ما خواهیم آموخت چه رفتار های نابجایی شعله عشق را خاموش کرده و چگونه می شود از بوجود آمدن این شرایط جلو گیری کرد .

 

در یک رابطه سالم و بدون تنش و طبیعی با گذشت زمان هفت عامل اصلی عشق و عاشق ماندن خلق می شود :

*اولین عامل انرژی است . عشق به زوج ها انرژی عاطفی ، احساسی، فکری و جسمانی می بخشد.

*دومین عامل شور و اشتیاقی که بین زن و مرد ایجاد می کند و نگرش زندگی سا لم تر را در ما می آفریند .

 *سومین عامل ایجاد حس خوب نسبت به آینده ، و این هنگامی که عاشق واقعی هستیم در ما رخ می دهد .

*چهارمین عامل اعتماد به نفس بالاست . یک رابطه سالم و عاشقانه خود باوری را به ما  خواهد بخشید.

*پنجمین عامل سخاوت عاطفی است وقتی احساس عشق می کنیم و عاشق هستیم احساس عشق و بخشندگی بیشتری می کنیم.

*ششمین عامل خود بودن ، در یک رابطه سالم خیلی بهتر می تواند در کنار همسرمان ، خودمان باشیم.

*هفتمین عامل راحتی احساس وروان ، وقتی عاشق هستیم با تمام وجود احساس آرامش و امنیت می کنیم .

این هفت عاملی که درباره  آنها توضیحاتی داده شد در یک رابطه به راستی سالم و طبیعی با گذشت زمان خلق خواهد شد .

عاشق ماندن به راحتی میسر نمی شود و باید شرایطی را که برای رشد این این هفت عامل اساسی لازم است را در زندگی و روابط خودمان فراهم کنیم .

 

*********(بسیار شایع است که زوجین به علتهای مختلفی از جمله خستگی کار بیرون از منزل و داخل منزل ، بابت فشار بسیار زیاد تربیت فرزند ، بیماری و یا برآورده نشدن نیازهایشان و انتظاراتی که دارند ،تمایل چندانی به برقراری ارتباط جنسی نشان نمی دهند و زمانی که این کناره گیری به طول می انجامد آسیب های زیادی را برای خانواده به همراه دارد .

آسیب هایی که گاهی دامن گیر شخص و گاهی دامن گیر زندگی همسران می شود. همسران از مهم ترین مسئله زندگی یعنی «درارتباط بودن» دلیل اصلی که بخاطر آن زندگی زناشویی را تشکیل داده اند غفلت می کنند و زمانی متوجه آسیب می شوند که دا منه آن گسترده شده و باعث ناراحتی ها و رنجهای بسیاری در زندکی خانوده ها شده است .)*********

عشق ورزیدن آموختنی است

لحظه ای صبر کنیم و از خود سئولاتی بپرسیم . چه کسی دوچرخه سواری را به ما یاد داده است؟ چه کسی به ما آموخت لباسهای خودمان را بپوشیم ؟ چه کسی به ما خواندن و نوشتن را آموخت ؟ و یا چه کسی اصول روابط سالم و انسانی در ازدواج را به ما آموخت ؟

احتمالا پاسخ همه سئولات را می دانیم اماپاسخ روشنی برای سوال آخر نداریم (چه کسی اصول روابط سالم و انسانی را به ما آموخت ) .

احتمالا جواب خواهیم داد هیچ کس ، مشکل همین جاست .

ماشاگرد همان پدر و مادری هستیم که از ابتدای تولدمان با افکار و رفتارها و واکنشهای آنها بزرگ شده ایم این کاملا طبیعی است که از آنها آموخته های بسیاری داشته باشیم ما اغلب شاهد پنهان کردن احساسات آنها بوده ایم و مانیز مثل آنها احساساتمان را از دیگران مخفی نگه می داریم .

مادرست مانند والدین خود رفتار می کنیم و این پیام را دریافت کرده ایم که تمام کارهای آنان را تقلید کنیم تا بدین وسیله عشق و توجه بسیاری را جلب بکنیم پاسخ اغلب ما به آنها که آیا می خواهیم روابطمان  درست به مانند والدینمان باشد منفی است اما هیچ تجربه و اطلاعاتی در رابطه با عشق و روابط جنسی کسب نکرده ایم .

  • در سیمینارهایی که برگذار کردم بسیاری از شرکت کنندگان از این موضوع که زندگی و روابط پدر و مادر شان وضعیت خوبی نبوده ، شکایت داشتند و اینکه دوست ندارند روابطی مانند روابط آنها داشته باشند من به آنها پیشنهاد می دادم که باید آموزش ببینند و نسبت به آموزشهایی که می بینند عمل کنند تا در نتیجه روابط عاطفی و جنسی بهتر از روابطی که پدر و مادرشان داشتند را تجربه کنند.

شما انتخاب کنید

 

ما آزادیم در انتخاب کردن ، اینکه آموزش ببینیم ، یا اینکه چگونه رفتار  کنیم ، یا با کسی رابطه داشته باشیم یا نه .

همه چیز کاملا به خود ما مربوط می شود ، اگر روابطمان آن گونه که دوست داریم بر وفق مرادمان نیست این انتخاب خودمان بوده است . ما نمی توانیم هیچ کس را ( والدین ، همسر و یا اجتماع) را به خاطر آموزشهای غلتشان سرزنش کنیم .

ما تنها کسی هستیم که روی زندگی خود کنترل و قدرت داریم . همه چیز بستگی به خودمان دارد .

 

سقراط می گوید :

«زندگی بی برنامه و هدف ، ارزش زنده ماندن ندارد » .

نظر او این است که باید ارزش های خود مان را در همه عرصه های زندگی مد نظر داشته باشیم ، حتی پیروزی در عشق .

مشخص نمودن ارزشها برای ما به منزله یک « حرکت رو به جلو » است .

شادمانترین آدمها کسانی هستند که در زندگی باورهای درونی برای زندگی و ارزشهای هماهنگ دارند .

غمگین ترین مردم هم کسانی هستند که تلاش می کنند که زندگی را بر خلاف باورها و ارزشهای خود بگذرانند .

خودباوری اساس رشد در زمینه روابط عاطفی و جنسی است . زندگی در راستای ارزشها ، شاه راه رسیدن به اعتماد به نفس ، خود باوری و افتخار است .

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *